محل تبلیغات شما



به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سه مستند از آثار مرکز رسانه فاطمیون در بخش جایزه شهید آوینی سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت موفق شد از بین ۲۱۰ مستند، منتخب بخش جایزه شهید آوینی جشنواره سینما حقیقت شود.

 مستند مرهم» به کارگردانی مسعود زارعیان، مستند کرار» به کارگردانی محسن عقیلی و جدیدترین تولید مرکز رسانه فاطمیون با عنوان خاطرات بادیه» به کارگردانی ساسان فلاح‌فر، سه اثر مرکز رسانه فاطمیون هستند که با انتخاب هیئت داوران راهی بخش جایزه شهید آوینی شدند.

سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران سینما حقیقت» طی روزهای ۱۸ تا ۲۵ آذر در پردیس سینمایی چارسو در شهر تهران برگزار خواهد شد.


 

اسامی فیلم‌های منتخب دهمین جایزه شهید آوینی» اعلام شد. این بخشِ ویژه‌ی سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت در منطقه است.

۰

اسامی فیلم‌های مستند دهمین جایزه شهید آوینی اعلام شد

روابط عمومی جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت اعلام کرد: از جمع 210 مستند متقاضی شرکت در جایزه شهید آوینی، 29 فیلم به شرح ذیل، به این بخش موضوعی سینماحقیقت راه یافتند:
 
1) با صبر زندگی (وحید فراهانی)
2) بانو عصمت (محمد حبیبی‌منصور)
3) بوکس برای صلح (محسن جهانی)
4) بیر عالم‌سوز (محمد‌طه امیری)
5) پرسنل اداره سوم (ایمان گودرزی)
6) پیرمرد و خواننده (امیر اُصانلو)
7) تنها مدرس (معین شافعی)
8) خاطرات بادیه (ساسان فلاح‌فر)
9) خاطرات موتورسیکلت (امیرحسین نوروزی)
10) خط نورانی (نادر فرجی)
11) دموکراسی (تورج کلانتری)
12) دیده‌بان و بانو (محمد صفا)
13) روایت رهبری (مهدی نقویان)
14) روایت سیل (مصطفی شوقی)
15) زندگی میان پرچم‌های جنگی (محسن اسلام‌زاده)
16) زیر گنبد مینا (بهروز ملبوس‌باف)
17) صد سال تنهایی (مهدی فارسی)
عیسی (احمد شریف‌زاده)
19) کاست (حامد سعیدی‌راد)
20) کرار (محسن عقیلی)
21) گلوله‌باران (مرتضی پایه‌شناس، حسین مؤمن)
22) مادر جبهه‌ها (شهرام ميراب‌اقدم)
23) مخترع آهنی (محمدجواد رئیسی)
24) مرهم (مسعود زارعیان)


25) مهدی عراقی را بکش (عبدالرضا نعمت‌اللهی)
26) مهدی که به دنیا آمد (امیرمهدی حکیمی، حجت بامروت)
27) نبرد امواج (وحید فرجی)
28) و تن من (حسین همایونفر)
29) یک کاج، صد گنجشک (سیدهاشم مرتضویان)


نقد فیلم مستند "علی ممد" در خانه سینما

نشست فیلم

تازه‌ترین برنامه‌ کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر شنبه ششم مهرماه برگزار شد به نمایش و نقد و بررسی مستند علی‌ممد»‌ ساخته‌ مسعود زارعیان اختصاص داشت.

به گزارش قدس آنلاین، در ابتدای این برنامه که به همت انجمن کارگردانان سینمای مستند برگزار ‌شد، مسعود زارعیان در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) درباره‌ نحوه‌ی آشنایی خود با شخصیت اصلی این فیلم گفت: چند سال پیش خیلی اتفاقی با این شخصیت آشنا شدم. آن‌وقت‌ها به صورت موقت در یکی از سازمان‌ها دولتی کار می‌کردم و همسر علی‌ممد هم جزو افرادی بود که در آن اداره کار می‌کرد.

وی گفت: یک‌روز همسر علی‌ممد برای انجام کاری از من کمک خواست و زمانی که سر صحبت‌مان باز شد، دغدغه‌ای را مطرح کرد که احساس کردم دست‌کم قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را دارد. او گفت همسرش که از مدت‌ها قبل تن به کار نمی‌دهد، تصمیم گرفته به‌عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام شود؛ و من که شاخک‌های انتخاب سوژه‌ام حساس شده بود پرسیدم: این سفر چه زمانی قرار است انجام شود؟ گفت: پس‌فردا.» بلافاصله گفتم: اگر ایراد ندارد، همین امشب خدمت خواهم رسید. و اضافه کردم که خیلی دوست دارم همسر شما را از نزدیک ببینم.» با خودم گفتم احتمالاً او باید آدم جالبی باشد که در اوج گرفتاری‌های مالی خانواده، تصمیم گرفته خطر احتمالی سفر به سوریه را به جان بخرد؛ و زمانی که به منزل‌ آن‌ها رفتم، از این زاویه، حدسم به یقین تبدیل شد.

زارعیان افزود: وقتی با علی‌ممد آشنا شدم، او را شخصیت پیچیده‌ای یافتم و حدس زدم که اگر دیر بجنبم، ممکن است فرصت ثبت لحظه‌های مربوط به اعزام او را از دست بدهم. به همین دلیل خیلی سریع دست به کار شدم و گروهی را آماده کردم که با همکاری آن‌ها بتوانم لحظه‌های اعزام علی‌ممد به سوریه را ثبت کنم. غافل از این که ماجرای اعزام پس‌فردای او حدود هفت‌ماه به درازا خواهد کشید!

وی هم‌چنین گفت: دوران فیلم‌برداری این فیلم آن‌قدر طول کشید که تصمیم علی‌ممد برای اعزام به سوریه و هم‌چنین احراز هویت او به عنوان یک جانباز شیمیایی، اولویت‌اش را برای من از دست داد و این‌بار شخصیت خود او به محور این فیلم تبدیل شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم فیلم‌نامه‌ای را سر و شکل بدهم و داستان او را تعریف کنم.

زارعیان سپس در پاسخ به نکته‌ مطرح شده از سوی مجری برنامه درباره‌ی رعایت مسائل اخلاقی و تعامل با شخصیت محوری فیلم خود به دشواری‌های ساخت فیلم درباره‌ شخصیت‌های حقیقی اشاره کرد و افزود: در ساخت چنین فیلم‌هایی، شخصیت محوری فیلم هر لحظه ممکن است از نگاه سینمایی فیلم‌ساز فاصله بگیرد یا از همکاری منصرف شود. در حقیقت به همین خاطر تولید فیلم مستند، از زمان پیش‌تولید و فیلم‌برداری تا هنگام نمایش و توزیع سراسری با دشواری‌های متعددی روبه‌رو است.

وی هم‌چنین با اشاره به شائبه‌ ساخت و ایجاد برخی لحظه‌ها» که به گفته‌ او ریشه در تاکید بر عنصر فیلم‌نامه» دارد گفت: در هنگام ساخت این فیلم شاهد اتفاق‌های مختلفی بودم که حالا باید بخش‌هایی از آن را انتخاب می‌کردم. به همین دلیل به فیلم‌نامه‌ای نیاز داشتم که نقشه‌ و راهنمای من در ساخت فیلم باشد.

زارعیان گفت: در هنگام ساخت فیلم سعی کردم تا حد امکان و متناسب با بضاعت خودم زیباشناسی و مسائل سینمایی را رعایت کنم. امیدوارم این نکته‌ها در این فیلم به بار نشسته باشد.

وی گفت: تمام سعی خودم را کردم تا فیلمی که ساخته می‌شود، از منافع دو سویه برخوردار شده و خواسته‌های هر دو طرف (سوژه‌ فیلم و فیلم‌ساز) به نتیجه برسد. به همین دلیل به علی‌ممد گفتم: من این فیلم را می‌سازم و تو راحت باش؛ اما اجازه بده من هم راحت باشم و کار خودم را انجام دهم. و این مهم‌ترین اتفاقی بود که در هنگام ساخت علی‌ممد» اتفاق افتاد.

زارعیان در توضیح این نکته گفت: در زمان فیلم‌برداری، بعضی وقت‌ها کاملاً حق را به او می‌دادم اما بعضی وقت‌های دیگر، از کارهایی که انجام می‌داد متحیر می‌شدم و نظرم تغییر می‌کرد.

وی هم‌چنین درباره‌ موقعیت حساس فیلم خود گفت: تمام تلاشم این بود که دوربین این فیلم نه بالاتر از او باشد و نه پایین‌تر؛ و سعی کردم بدون قضاوت کردن او کاری کنم تا داستان زندگی‌اش تاریخ مصرف نداشته باشد. فیلمی درباره‌ی یک آدم خیلی معمولی که زندگی او در میان دو جنگ (جنگ تحمیلی و نبرد با داعش) تعریف شده است.

زارعیان سپس در بخش دیگری از این جلسه، شخصیت محوری علی‌ممد» را یک انسان پیچیده با تمام خصایص انسانی» توصیف کرد و افزود: متاسفانه ظرف سینما محدود است و من نمی‌توانستم بیش‌تر از این، وجوه مختلف شخصیت او را به نمایش بگذارم.

وی گفت: در فیلم صحنه‌هایی وجود داشت که علی‌ممد و همسرش هیچ مشکلی با نمایش آن‌ها نداشتند اما احساس می‌کردم استفاده از آن‌ها در نسخه‌ی نهایی فیلم ممکن است به بی‌اخلاقی تعبیر شود. در حالی که هر دو آن‌ها رضایت کتبی خود را اعلام کرده بودند و من در زندگی آن‌ها می‌توانستم حتی بیش‌تر از این‌ها جلو بروم.

زارعیان در بخش دیگری از جلسه، در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن درباره‌ دیدگاه شخصی خود درباره‌ این فیلم و شخصیت اصلی آن گفت: من حتماً دیدگاه داشته‌ام اما قرار نیست آن را به تماشاگر حقنه کنم. اصلاً یکی از جذابیت‌های فیلم، کشف کردن این‌گونه نکته‌هاست و اگر فیلم‌ساز، خود به آن‌ها اشاره کند بخش عمده‌ای از شیرینی آن از بین می‌رود.

وی افزود: سینما قرار است ما را با پرسش‌های ذهنی‌مان مواجه کند و اگر قرار بود یک نقطه‌ی پایان و قطعی بر این داستان بگذارم، بخش عمده‌ای از این پرسش‌ها به وجود نمی‌آمد.

زارعیان هم‌چنین در پاسخ به پرسش دیگری درباره‌ شخصیت واقعی علی‌ممد گفت: شخصیت واقعی او همین است که در این فیلم به نمایش درآمده. او مدام در حال نقش بازی کردن است و همواره می‌خواهد خودش را محق جلوه دهد. به عبارتی دیگر می‌توان گفت علی‌ممد ظاهراً یک آدم غیر قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسد اما در دنیای کلانی که او در آن زندگی می‌کند، به‌راحتی قابل پیش‌بینی است و می‌توان رفتارهای احتمالی او را حدس زد.

وی گفت: در حقیقت، او به تنهایی هم ما را کارگردانی می‌کرد اما من سعی می‌کردم یک قدم از سوژه‌ی فیلم جلوتر باشم و اجازه ندهم حرکت‌های او فیلم را از مسیر اصلی خود خارج کند.

زارعیان هم‌چنین گفت: اگر رفتارهای علی‌ممد واقعی نبود، من فیلم‌ساز را متحیر نمی‌کرد. این در حالی است که در طول ساخت فیلم بارها و بارها از عملکرد و رفتار او غافلگیر و متحیر شدم. عملکرد و رفتاری که به دلیل محدودیت سینما، تنها بخش کوچکی از آن در فیلم علی‌ممد» مورد استفاده قرار گرفته است.

زارعیان سپس فیلم خود را به نقش یک پرستار، پیش از انجام عمل جراحی» توصیف کرد و افزود: در این‌جا تنها وظیفه‌ام این بود که روی زخم را باز کنم و اجازه دهم پزشکان معالج که در این‌جا منظور از آن‌ها مدیران کشور هستند، خودشان مرحله‌ی درمان را انجام دهند.

وی در بخش دیگری از جلسه گفت: اگر قرار باشد فیلم داستانی بسازی، داستان از پیش مشخص است و تهیه‌کننده با بازیگران قرارداد بسته و آن‌ها موظف‌اند سر صحنه‌ فیلم‌برداری حاضر شده و در ساخت فیلم مشارکت کنند. اما وقتی فیلم مستند می‌سازی، مجبوری خودت را با شخصیت یا شخصیت‌های فیلم‌ات هماهنگ کنی و همراه و همسفر او باشی. بخش‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای که جزو سختی‌ها و هم‌چنین لذت‌های این‌گونه فیلم‌سازی است.

زارعیان در بخش پایانی این جلسه‌ی نقد و بررسی گفت: فیلم‌هایی از نوع علی‌ممد» خیلی سخت به سراغ فیلم‌ساز می‌آیند و خیلی سخت است که آدم بخواهد دوباره چنین سوژه‌هایی را تکرار کند.

وی سپس این فیلم را یک تجربه‌ خوب توصیف کرد و افزود: این فیلم با واکنش‌های خوبی که بعد از نخستین نمایش‌های خود داشت خیلی چیزها به من آموخت. در حقیقت می‌توان گفت فیلم علی‌ممد» مقطع مهمی در کارنامه‌ی فیلم‌سازی من به حساب می‌آید.

زارعیان گفت: ساخت علی‌ممد» یک تجربه‌ بسیار ارزشمند بود که البته چندان به آن پرداخته نشد ولی همین اتفاق‌ها برای فیلمی با این مشخصه‌ها کافی است و این امیدواری را زنده نگ ه‌می‌دارد که شاید در آینده، مورد توجه بیش‌تری قرار گیرد.

انتهای پیام/


لینک دانلود مستند مرهم در سایت آپارات

لینک دانلود مستند مرهم در سایت الودید

مستند مرهم» با روایتی سینمایی درباره شهید خدابخش خاوری معروف به علی شارژی یکی از فرماندهان تیپ زرهی لشکر فاطمیون به کارگردانی مسعود زارعیان و تهیه کنندگی محسن اسلام‌زاده ساخته شده است. این مستند شخصیت علی شارژی را در پدر و دو همرزمش جست‌وجو می‌کند و تلاش کرده ساختاری متفاوت داشته باشد.

این مستند که به سفارش مرکز سیمای خراسان رضوی و با همکاری مرکز رسانه‌ای فاطمیون تولید شده است، چهارشنبه گذشته با همکاری مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی در پردیس سینمایی هویزه مشهد رونمایی و اکران شد و از خانواده شهید خاوری توسط انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی خراسان رضوی تجلیل به عمل آمد.

مسعود زارعیان درباره روند تولید این مستند به خبرنگار ما گفت: چند نفر را به ما معرفی کردند، اما چون شناختی روی آن‌ها نداشتم، خودم دنبال سوژه رفتم. از قبل شناختی جزئی از علی شارژی داشتم، اما کم کم تحقیقاتم را درباره این شهید کامل کردم و سراغش رفتم. دیدار کوتاهی با پدرش داشتم و دو تا از همرزمانش را پیدا کردم، با وجود ظرفیت‌های بالای دراماتیکی که این شخصیت و خانواده‌اش داشت به سمت تولید فیلم رفتیم.

مستند مرهم

او افزود: کار در مورد شخصیتی است که حضور ندارد و کار کردن با این موضوع در سینمای مستند خیلی سخت است. درباره این شهدا هم آرشیو قوی و کاملی وجود ندارد، کسانی که آرشیو داشته‌اند معمولاً درباره شان کار ساخته شده است. تصمیم گرفتم که شخصیت علی شارژی را در شخصیت پدر و دو تا از همرزمانش پیدا کنم. به شخصیت پدر و دو همرزمش نزدیک شدم و تا جایی که امکان داشت تلاش کردم روایت متفاوتی داشته باشم.

کارگردان مستند مرهم» با بیان اینکه تصویربرداری این کار حدود ۶ روز طول کشیده است، خاطرنشان کرد: سعی کردیم برخلاف رویه مرسومی که در تولید چنین آثاری وجود دارد، چهره واقعی از شهید را نشان دهیم و حجاب‌ها را در حد امکان برداریم. سعی کردم که خانواده‌اش را با محوریت پدرش، نشان دهم و زندگی شان را بدون اغراق به تصویر بکشم اینکه آن‌ها هم مثل ما هستند و زندگی هایشان پر از مشکل است بویژه افغانستانی‌ها که مشکلاتشان بیشتر است البته این مشکلات را داد نزدم و شعار ندادم، سعی کردم که تصویر واقعی از آن‌ها نشان دهم.


اتصال به سرچشمه ناب رضوی از دریچه سینمای مستند

ارادت به امام هشتم(ع) در دل تک‌تک مردمان ایران زمین موج می‌زند و این شیفتگی وصف‌نشدنی آنان را را از دور و نزدیک به بارگاه ملکوتی این امام همام متصل می‌کند. در این بین، به تصویر کشیدن زیبایی امر زیارت از دریچه دوربین مستندسازان کشور، می‌تواند دنیایی متفاوت از آنچه در حریم حضرت دوست می‌بینیم و می‌شنویم پیش روی ما بگذارد.

1397/12/12 يكشنبه

 

بی‌شک همراه شدن با کاروان‌های زائران پیاده، آشنا شدن با مردمانی که آرزوی زیارت حرم مطهر رضوی در دل‌های‌شان سال‌هاست خانه کرده است و شنیدن روایت‌های دردمندانی که هیچ‌گاه امیدشان را به عنایت غریب الغربا(ع) از دست نداده‌اند، جذابیت خاصی دارد. نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت» کوششی در این حوزه بود که به همت مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و همکاری تعدادی از نهادهای فرهنگی کشور از جمله پردیس سینمایی هویزه مشهد در سال 1397 رقم خورد. در این مجال گذری می‌کنیم بر آنچه در این رویداد هنری در طول پاییز و زمستان سال جاری گذشت.

زیارت در قاب دوربین مستندسازان
مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت را با موضوع زیارت حرم امام رضا(ع) در راستای اهداف فرهنگی خود مبنی بر پاس‌داری از میراث هنر اسلامی، توسعه فرهنگ رضوی و تبیین رابطه مردم و اهل بیت(ع) در میان مجاوران و زائران این آستان مقدس برگزار کرد. به عبارتی مجموعه قصه‌ها، حالات، توسلات و روایت سلوک زائرین حرم امام رضا(ع) اعم از تاریخ، شخصیت‌ها، آیین‌ها، انگاره‌ها، آداب و رسوم، عرف و عادات، جشن‌ها و سوگواره‌های مرتبط با امر زیارت حریم رضوی سوژه مستندسازان جشنواره قرار گرفت. مسعود زارعیان دبیر این جشنواره ابراز می‌کند: سینمای مستند ارزشمند است چرا که از مسیر پرداخت خلاقانه امر واقع، حقیقت را جست‌وجو می‌کند. همان که سید مرتضی آوینی درک کرده بود، یعنی سینما به مثابه تجربه هنری با حقیقت نسبت دارد. هنرمند در سینمای مستند فرصت می‌یابد تا با تصرف در جوهر تکنیک به مرتبه‌ای از استعلاء و تعالی برسد و مخاطبش را در تجربه و دریافتش از حقیقت شریک کند». این جشنواره در اولین گام خود از روند معمول جشنواره‌‌های سینمایی فاصله گرفت و با رویکرد آموزشی و حمایتی توانست چهار دوره کارگاه تخصصی را با حضور 140 هنرمند و دعوت از استادان برجسته این حوزه در مشهد برگزار کند تا بستر فعالیت مستندسازان و شناخت استعدادهای تازه در این عرصه فراهم شود.

از آموزش تا تولید اثر
تلفن همراهش در دستش بود و دنبال سه پسر نوجوان بازیگوش می‌رفت. آنان به امید گرفتن کبوتری به حرم مطهر رضوی آمده بودند تا آن را بگیرند و به نیت آزادی برادر بزرگتر زندانی‌شان ببرند. به‌آفرین عزیزی از جمله هنرمندان شرکت‌کننده در کارگاه‌های جشنواره مستند بهشت در مشهد است. او با ساخت فیلم گریز» در یکی از این کارگاه‌ها توانست تندیس بهترین مستند موبایلی این دوره جشنواره را دریافت کند. عزیزی که فارغ‌التحصیل کارگردانی و اهل تهران است، پیدا کردن سوژه این فیلم را از لطف حضرت رضا(ع) می‌داند و می‌گوید: این جشنواره را جز نور نمی‌بینم، چرا که حضور در آن در حال روحی و اعتقاداتم اثر بسیاری گذاشت». او همچنین با بیان اینکه بیشتر در حوزه سینمای داستانی فعالیت کرده است، می‌افزاید: حضورم در این جشنواره موجب شد تا نگاهم نسبت به سینمای مستند به‌ویژه حوزه دینی آن جدی‌تر شود. چرا که مستند بر روی ذهنیت دینی و اعتقادی مردم به خصوص جوانان اثرگذار است». 22 سال بود بنا به دلایلی به صحن و سرای رضوی مشرف نشده بود تا اینکه برای شرکت در یکی از کارگاه‌های چند روزه جشنواره بهشت میهمان مشهد شد. وقتی فهمید باید فیلمی در حرم مطهر امام هشتم(ع) بسازد، سوژه‌ای بهتر از خودش ندید. محمدعلی سهیلی از مستندسازان خراسانی است که فیلم منفی 22» را در کارگاه جشنواره تولید کرد. او بیان می‌کند: برگزاری چنین کارگاه‌هایی امکان تولید اثر را برای مستندسازان در حرم مطهر رضوی فراهم کرد و حتی به آنان انگیزه ادامه کار داد». علاوه بر برپایی دو کارگاه پنج روزه مستندسازی در مسیر زیارت» و تجربه دینی در فیلم مستند» و کارگاه دو روزه مستندسازی با تلفن همراه ویژه عکاسان»، کارگاه مستندسازی با تلفن همراه ویژه نوجوانان با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی در طول این جشنواره برگزار شد.

همراه با راویان حقیقت
مستندسازان و علاقه‌مندان عرصه مستند در سالن شماره پنج پردیس سینمایی هویزه نشسته‌اند و فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره مستند بهشت را با دقت خاصی نگاه می‌کنند. فیلم رازهای سرزمین من» با نمایش عکس‌ها و تصویرهای سیاه و سفید و صدای داریوش فرهنگ به عنوان راوی، تماشاگران را به گذشته‌های دور می‌برد و وقایعی تاریخی به توب بستن حرم مطهر رضوی توسط روس‌های تزاری را برای آنان روایت می‌کند. فیلم بردیا» از آرزوی خدیجه می‌گوید. بانویی شمالی که ده سالی است با همسرش مسیرهای بسیاری را رفته اما ناامید به خانه برگشته است. او به زیارت حضرت رضا(ع) مشرف می‌شود و به عنایت این امام همام دل می‌بندد و سرانجام نوید تولد بردیا آرزویش را برآورده می‌کند و رنگ و بوی دیگری به زندگی مشترکش می‌بخشد، چرا که اکنون او مادر پسری نوپا است.
اکران فیلم‌های جشنواره مستند بهشت در چهار بخش مسابقه، خارج از مسابقه، کارگاهی و نمایش ویژه از 7 تا 9 اسفند ماه در سینما هویزه صورت گرفت. جواد سلمان‌نژاد یکی از دو کارگردان فیلم طلب»  با اشاره به داستان این فیلم می‌گوید: توجه به مسائل دینی و مقوله زیارت با ابزار هنر به‌ویژه فیلم که از تأثیرگذارترین ابزارهای هنری است، اثر بیشتری بر مخاطبان می‌گذارد». این مستندساز اهل سیستان و بلوچستان که فیلمش به بخش مسابقه راه یافته بود، ادامه می‌دهد: امیدوارم برگزاری این جشنواره تداوم یابد. هر چه تجربه یک جشنواره افزایش یابد بر روی کیفیت آن جشنواره و شناخته‌تر شدنش اثر بیشتری می‌گذارد». همچنین محمد حسن مولایی سازنده فیلم تیمم» و تهیه‌کننده فیلم تاکسی حرم» که هر دو فیلم در بخش کارگاهی جشنواره بهشت به نمایش درآمد، بیان می‌کند: برپایی کارگاه با رویکرد تولید اثر در حاشیه برگزاری این جشنواره‌ ستودنی است. آشنایی و تبادل نظر مستندسازان با یکدیگر در چنین برنامه‌هایی در ارتقای هنر آنان اثرگذار است». همچنین در حاشیه اکران فیلم‌ها، دو کارگاه تخصصی با حضور محمدرضا اصلانی مستندساز پیش‌کسوت و مهدی اسدی مستندساز باسابقه کشور نهم اسفند ماه در این سینما برگزار شد.

گام آخر
شور و شوق خاصی در سالن شماره یک پردیس سینمایی هویزه حکم‌فرما بود. صندلی‌ها پر می‌شدند و بر تعداد دوستداران حوزه فیلم مستند کشور افزوده می‌شد. سرانجام زمان موعود فرا رسید و آیین پایانی نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت با حضور جمعی از مدیران فرهنگی خراسان رضوی، مستندسازان کشور و اهل هنر آغاز شد. شنیدن نوای تربت‌جامی زنده‌یاد ابراهیم شریف‌زاده و تصویرهایی از زائران پیاده حرم رضوی، دل حاضران را به جای دیگری پرواز داد. از سوی دیگر شنیدن سخنان محمدعلی چمی‌گو مدیر عامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و مسعود زارعیان دبیر جشنواره، مخاطبان حاضر را با چگونگی برگزاری جشنواره بهشت بیشتر آشنا کرد. در این بین، برپایی این مراسم مجالی برای تقدیر از مرتضی شعبانی مستندساز جبهه مقاومت با حضور خانواده علی شارژی شهید مدافع حرم، تجلیل از محمدمهدی خالقی و محسن اسلام‌زاده مستندسازان جبهه انقلاب اسلامی و همچنین استاد محمدرضا اصلانی شد. حال و هوای معرفی چهار اثر شایسته تقدیر و یک برگزیده در بخش کارگاهی، بهترین کارگردانی و بهترین مستند موبایلی در بخش مسابقه هم خالی از لطف نبود. اما یکی از زیباترین لحظات این مراسم با نمایش بهترین فیلم جشنواره یعنی سلام بر علی پسر موسی» اثری به کارگردانی امین قدمی و تهیه‌کنندگی وحید چاووش رقم خورد. آنان جایزه فیلم‌شان را به غلام صوفی اهدا کردند که قهرمان مستندشان بود. چوپانی که ارادتش به امام هشتم(ع) و زائران پیاده حریم حضرت دوست مثال‌نزدنی بود. قرار شد او این جایزه نقدی را صرف میزبانی از این زائران دهه آخر صفر کند. لحظات پایانی مراسم نیز با اهدای پنج سیمرغ بلورین سید محمود رضوی تهیه‌کننده سینما از جشنواره‌ بین‌المللی فیلم فجر به موزه حرم مطهر امام هشتم(ع) به بهترین شکل ممکن سپری شد تا حاضران به تماشای نمایش ویژه فیلم ماجرای نیم‌روز، رد خون» از آثار این تهیه‌کننده نام‌دار کشور در شامگاه دهم اسفند بنشینند.

گزارشگر: آرزو مستأجر حقیقی


گزارش صبح‌نو» از اولین جشنواره فیلم مستند بهشت که به موضوع زیارت امام رضا ع می‌پردازد

نمای نزدیک از بهشت»

 

سال‌هاست که درباره دوری مردم از سینما صحبت می‌شود. از آمار ناامیدکننده کسانی که در طول عمرشان لااقل یک‌بار به سینما می‌روند گرفته تا جهان معنایی فیلم‌های سینمایی همه نشان از فضایی نه‌چندان مطلوب در ارتباط میان فیلم‌های سینمای ایران و مردمش می‌دهد، اما همه سینما به فیلم‌های داستانی اختصاص ندارد. ظرفیت بیانی فیلم‌های مستند از آغاز انقلاب اسلامی و خصوصاً ایام دفاع مقدس باعث شد این گونه سینمایی، صورتی کاملاً مردمی و عمومی پیدا کند. مجموعه مستند‌های روایت فتح شهید سیدمرتضی آوینی نقطه اوج ارتباط توده مردم با سینمای مستند بود.

مستندی که به‌ظاهر، ساختاری پیچیده و مبتنی‌بر تلفیق گفتارمتن‌های ادیبانه با تصاویر جبهه‌های جنگ داشت به جهت پرداختی نو از موضوعی» که با زندگی مردم عجین شده بود توانست به محصولی پرطرفدار و محبوب تبدیل شود. از همان زمان بود که برای مستندسازان و فعالان عرصه هنر و رسانه روشن شد که فرمول توجه مردم به فیلم‌های مستند چیست. کشف این فرمول و افزایش روزافزون علاقه‌مندان به سینمای مستند باعث پدید آمدن سیلی از جشنواره‌ها شد؛ جشنواره‌هایی که بسیاری‌ از آن‌ها خیلی زود به فراموشی سپرده شدند. در این میان تنها جشنواره‌هایی توانستند به راه خود ادامه دهند که بر همان فرمول طلایی، یعنی توجه به موضوعات مربوط به زندگی مردم، تکیه کردند.

در این سال‌ها چنان که اشاره شد جشنواره‌های موضوعی با توجه به مسائل انضمامی دالانی به سوی مردمی شدن و اقبال عمومی برای خود باز کردند؛ از جشنواره‌هایی برای مسائل ن و خانواده تا جشنواره‌هایی برای موضوعات دینی. در کنار جشنواره‌های موضوعی، از میان جشنواره‌های حرفه‌ای سینمای مستند هم آن‌هایی موفق‌تر بودند که در هر دوره به یک یا چند موضوع خاص بنا به شرایط زمانی توجهی ویژه می‌کردند. 
جشنواره‌هایی مثل سینما حقیقت» که در چندسال اخیر با موجی از استقبال خیره‌کننده مواجه بوده است. به نحوی که پس از جشنواره فیلم فجر احتمالاً به پرمخاطب‌ترین جشنواره هنری کشور تبدیل شده است. یکی از موضوعاتی که همیشه در جشنواره با استقبال مخاطبان مواجه بوده، زیارت» و همه مسائل وابسته به آن است. زیارت هم به‌مثابه یک مفهوم در منظومه باورهای دینی و هم به عنوان سفری که موجب تحول درونی مسافران می‌شود، در زمره جذاب‌ترین سوژه‌ها برای مستندسازان قرار داشته است. از آیین‌های وابسته به زیارت تا نمایش سلوک انفسی زائران همگی از جذابیت‌های این سوژه پرکشش و ملموس است. مهم‌ترین مقصد زیارتی ایرانیان حرم امام رضا ؟ع؟ در مشهد مقدس است. 
حرم علی‌بن موسی ؟ع؟ در مشهد قطب زیارتی کشور است و دیگر مقاصد عمده زیارتی هم عمدتاً در نسبت با آن معنا پیدا می‌کنند. از حرم حضرت معصومه؟سها؟؛ خواهر کوچکترش در قم گرفته تا حرم احمد بن موسی، برادر بزرگترش در شیراز. امام رضا ؟ع؟ در زندگی ایرانیان حضور پررنگ و انکارناشدنی دارد. اسم رضا جزو پرتکرارترین اسامی در کشور است و یکی از نقاط ارتباطی و گره‌گاهی ایران با شیعیان و حتی سایر مسلمانان منطقه حرم امام رضا ؟ع؟ است. 
بدیهی است که پرداختن به چنین سوژه پردامنه‌ای نیاز به برنامه‌ریزی مدون و حساب‌شده دارد. بخش بزرگی از جامعه مستند باتوجه به آنچه گفته شد، اکنون و پس از درک تجربه‌های موفق پرداختن به موضوعات عمومی هر روز تلاشی تازه برای نزدیک شدن به مردم می‌کند. آخرین نمونه این تلاش‌ها راه‌اندازی اولین جشنواره فیلم مستند بهشت است.

این جشنواره با حمایت مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و ابتکار و دبیری آقای مسعود زارعیان از مستندسازان شناخته‌شده کشور تأسیس شده است. زارعیان درباره اهمیت و دلیل برگزاری این جشنواره می‌گوید: در طول یک دهه گذشته، پیاده‌روی زائران حرم مطهر رضوی در دهه پایانی ماه صفر به‌ویژه با توجه به مراسم پیاده‌روی اربعین، شکل متفاوتی گرفته و به یکی از رویدادهای فرهنگی و مذهبی بزرگ کشور تبدیل شده است. این امر موجب اهمیت بیش از پیش مستندنگاری و بهره‌برداری فرهنگی از این اتفاق شده است. حدود چهار سال است برنامه‌های متنوعی را با محوریت مراسم پیاده‌روی دهه آخر صفر در مسیرهای منتهی به حرم مطهر رضوی در استان خراسان رضوی طراحی کرده‌ایم تا این رویداد بزرگ به بهترین شکل ممکن پوشش داده شود.» استقبال مستندسازان از آیین پیاده‌روی دهه آخر صفر و ساخت آثار متعدد باعث شکل‌گیری ایده جشنواره بهشت شده است.

معاون هنری مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی، آقای سیم‌ریز درباره این اتفاق می‌گوید: امسال بعد از چندین سال سفارش تولید اثر هنری مانند ساخت فیلم‌های مستند، به این نتیجه رسیدیم که حجم اتفاق و میزان استقبال هنرمندان از این مراسم به حدی افزایش یافته است که می‌تواند پایه‌گذار یک جشنواره و رویداد مستقل از دیگر جشنواره‌های مذهبی باشد. در برگزاری جشنواره فیلم مستند بهشت، انتظار می‌رود نه تنها موضوع زائران پیاده حرم مطهر رضوی، بلکه تمامی موضوعات مرتبط با زیارت مورد توجه هنرمندان قرار گیرد.»جشنواره بهشت به درستی و با تشخیص جای خالی محفلی برای ترویج و حمایت از مستندهای با موضوع امام رضا ؟ع؟ به راه افتاده است.

اولین دوره این جشنواره از چهارشنبه هفتم اسفندماه تا دیشب؛ جمعه دهم اسفندماه در پردیس هویزه مشهد برگزار شد. در اولین دوره جشنواره بهشت در کنار نمایش مستندهایی از بعضی مستندسازان برجسته ایرانی همچون آقای محسن اسلام‌زاده فضای مناسب برای حضور مستندسازان جوان فراهم شد. گستره موضوعی آثار، تنوعی دلخواه و استاندارد از جامعیت را برای دوره اول برگزاری فراهم کرد؛ از حضور مستندهای پرتره از زائران یا عاشقان حضرت‌رضا؟ع؟ تا مستندهایی درباره آیین‌های زیارت، آیین‌های حرم رضوی و مردم‌شناسی زائران. در کنار نمایش فیلم‌های بخش مسابقه چند مستند هم در بخش نمایش ویژه جشنواره اکران شدند.

مستند درخشان خاطرات خبرنگار جنگی» یکی از این مستندها بود که به خوبی میزان چندلایه بودن و تنوع موضوعات مربوط به امام رضا ؟ع؟ را نشان می‌دهد. این مستند درباره زنی است که چند دانشجوی نظامی در عراق را از حمله داعشی‌های نجات می‌دهد. صبح روز یازدهم ژوئن ۲۰۱۴، وقتی دانشجویان نظامی پایگاه اسپایکر واقع در تکریت از پادگان خارج می‌شدند، نمی‌دانستند به‌زودی قربانیان بزرگترین جنایت داعش در عراق خواهند شد. عالیه زنی از اهالی آنجا سرنوشت ۵۸نفر از این سربازان را تغییر داد. او که به عنوان شجاع‌ترین زن سال‌۲۰۱۸ معرفی شده، فداکاری خود را مدیون لطف امام رضا؟ع؟می‌داند.حضور اساتید شناخته‌شده مستند ایران در این جشنواره به عنوان داور یا مدرس کارگاه‌های جنبی نشان‌دهنده استقبال جامعه مستند از این رویداد ارزشمند فرهنگی است.

داوری این رویداد به عهده سه تن از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های مستند ایران بود. آقای محمدعلی فارسی که از مستندسازان قدیمی است و از همکاران شهید آوینی در مجموعه روایت فتح بوده است، آقای سید سلیم غفوری، رییس شبکه مستند سیما و آقای رضا فرهمند از چهره‌های بین‌المللی مستند ایران و خالق مستندهای تحسین‌شده نی با گوشواره‌های باروتی» و شیرزاد». درنهایت جشنواره فیلم مستند بهشت شب گذشته در پردیس هویزه مشهد با معرفی و تقدیر از برگزیدگان به کار خود پایان داد. جشنواره‌ای که انتظار می‌رود با توجه به موضوع مهمی که به آن توجه کرده و روش درستی که برای پرداختن به این موضوع پیش گرفته در سال‌های آینده به یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های موضوعی مستند در کشور تبدیل شود.


به همت موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی

نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت» در مشهد به کار خود پایان داد

اولین جشنواره ملی فیلم مستند بهشت» با معرفی و تقدیر از برگزیدگان در مشهد به پایان رسید. 

نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت» در مشهد به کار خود پایان داد


به گزارش روابط عمومی سازمان آستان قدس رضوی، اولین جشنواره ملی فیلم مستند بهشت» که به همت موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی با حضور 200 مستندساز از سراسر کشور برگزار شده بود  با معرفی و تقدیر از برگزیدگان در مشهد به پایان رسید.
این جشنواره با محوریت زیارت امام هشتم(ع) و موضوعاتی مانند حرکت زائرین پیاده به سمت مشهد در دهه آخر صفر و شوق اشتیاق عاشقان این امام همام در جای جای ایران اسلامی با محور‌هایی چون مسابقه ملی، مسابقه آثار موبایلی، مرور فیلم‌های شاخص مرتبط با زیارت حرم رضوی از گذشته تا امروز برگزار شد.
برگزیدگان جشنواره مستند بهشت
هیات داوران این جشنواره  به‌آفرین عزیزی را برای تهیه بهترین فیلم موبایلی، حسین نارمنجی را برای کارگردانی فیلم عاشقانه ای برای یک دوست”، وحید چاووش را برای تهیه بهترین فیلم مستند با عنوان "سلام بر علی پسر موسی" و رضا اکبریان را برای ساخت بهترین فیلم کارگاهی "شفاعت" به عنوان برگزیدگان این دوره از جشنواره معرفی کرد.
در این مراسم وحید چاووش هدیه نقدی 50 میلیون ریالی خود را به شخصیت اصلی فیلمش غلام صوفی” که یک چوپان است و هر سال برای زائران پیاده امام رضا(ع) ایستگاه صلواتی تدارک می بیند هدیه کرد.
در ادامه از  سه نفر شرکت کننده نوجوان در کارگاه چهارم این جشنواره با عنوان مستندسازی با تلفن همراه که ویژه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و با حضور 40 نوجوان علاقمند به فیلمسازی برگزار شده بود قدردانی شد.
همچنین از محمد رضا اصلانی به عنوان مستند ساز پیشکسوت، از مرتضی شعبانی به عنوان مستندساز جنگ‌های عراق، سوریه، لبنان و از مهدی خالقی و محسن اسلام زاده به عنوان مستندسازهای جبهه انقلاب اسلامی تقدیر شد.



جشنواره مستند بهشت با توسعه فرهنگ رضوی برگزار شد
 مدیرعامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی در این مراسم گفت: این جشنواره برای نخستین بار در راستای پاسداری از میراث هنر اسلامی، توسعه فرهنگ رضوی، ترویج آموزه‌های اهل بیت(ع) و تبیین رابطه مردم با امام و اهل بیت(ع) بین زائران و مجاوران برگزار شده است.
محمد علی چمی‌گو افزود: موضوع فیلم‌های مستند این جشنواره حول محورهای قصه ها، حالات، توسلها و روایت سلوک زائران پیاده رضوی در مسیرهای بیابانی و جاده ای منتهی به حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) و همچنین خدمتگزاران به این زائران است.
شرکت 200 اثر در جشنواره مستند بهشت
مسعود زارعیان، دبیر این جشنواره نیز در این مراسم گفت: نخستین دوره جشنواره فیلم مستند بهشت در قالب بخش‌های مسابقه، خارج از مسابقه، کارگاهی و موبایلی برگزار شد که در مجموع200 اثر از سراسر کشور به دبیرخانه آن ارسال شد.
وی افزود: هیات انتخاب این جشنواره 20 فیلم را برای شرکت در بخش مسابقه، 12 فیلم را برای بخش خارج از مسابقه، 10 فیلم را برای بخش کارگاهی و تعدادی دیگر را نیز برای بخش موبایلی برگزید. همچنین در طول این جشنواره 4 کارگاه آموزشی نیز برای علاقه‌مندان  برگزار شد.
اهدای سیمرغ های محمود رضوی به حرم مطهر رضوی
دراین مراسم سید محمود رضوی کارگردان فیلم ماجرای نیمروز” پنج سیمرغی که از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده بود را به آستان مقدس حضرت رضا(ع) تقدیم کرد و با حکم تولیت آستان قدس رضوی به خادمی حرم مفتخر شد.
وی نیز اهدای این جوایز را به موزه حرم مطهر رضوی مایه افتخار خود دانست و ابراز کرد: این درخواست را دو سال پیش مطرح کرده بودم و امشب شرایط آن فراهم شد تا این سیمرغ‌های بلورین در آیین پایانی جشنواره فیلم مستند بهشت اهدا شود.
تهیه‌کننده فیلم ماجرای نیم‌روز» با بیان اینکه عِرق زادگاهش را دارد، افزود: اهالی سینما در موزه آستان قدس رضوی اثری ندارند، بنابراین علاقه بسیاری داشتم که شروع‌کننده این مسیر باشم. البته نگهداری جوایزی متعلق به سینمای کشور در گوشه‌ای از حرم مطهر امام هشتم(ع) مایه افتخار است.
 



جشنواره مستند بهشت مجالی برای عرض اردات هنرمندان به ساحت امام هشتم(ع) و دوستداران ایشان
رئیس سازمان فرهنگی آستان قدس رضوی در این مراسم بیان کرد: نخستین جشنواره فیلم مستند بهشت مجالی شد تا همه هنرمندان پرچم امام رضایی خود را از سراسر کشور برای روایتگری و تصویرگری دل‌های عاشقی که در جای‌جای ایران اسلامی دل در گروی حضرت رضا(ع) دارند، به کار بندند.
حجت الاسلام و المسلمین حجت گنابادی‌نژاد با اشاره به اینکه سید محمود رضوی اهل مشهد است، افزود: او چهره آشنای عرصه سینما است که هر جا به عنوان هنرمند حضور پیدا کرده است،  عطر و هویت مشهدی‌اش محفوظ بوده است.
وی ادامه داد: آثار ارزشی سید محمود رضوی که ارزش‌های انقلاب اسلامی را به تصویر کشیده علاوه بر اینکه آثار هنری فاخری بوده است، یک روایتگری و حقیقت‌گری بود که از حقایق تاریخ انقلاب اسلامی پرده‌برداری کرد و توانست نسل جوان را با بسیاری از واقعیت‌های تاریخ انقلاب آشنا کند.
رئیس سازمان فرهنگی آستان قدس رضوی گفت: به پاس تلاش‌ها، خدمات و همچنین درخواست سید محمود رضوی، از طرف تولیت آستان قدس رضوی موافقت شد تا این هنرمند به کسوت خادمان بارگاه مطهر حضرت رضا(ع) درآید.
جشنواره مستند بهشت باید مستمر برگزار شود
محمد رضا هنرمند، که به عنوان یکی از داوران جشنواره در این مراسم حضور داشت، نیز بیان کرد: استمرار این جشنواره باعث مطرح شدن رفتارهای انسانی  شده و می تواند زمینه ساز حرکت به سوی فیلمسازی جهانی و گفتگو به زبانی شود که همه انسان‌ها با هر زبانی متوجه آن می‌شوند.
وی با بیان اینکه در مورد فیلم و اتفاقات فرهنگی باید با برنامه ریزی پیش برویم، افزود: در هر جشنواره ای سه مسئله حائز اهمیت است اول مدیریت  دوم استمرار و سوم حمایت مالی. این جشنواره نیز اگر استمرار داشته باشد و بلافاصله پس از اختتامیه دوره اول، فراخوان دوره بعد اعلام و از آن حمایت مالی شود، آن زمان می توان اختلاف سطح جشنواره امسال و سال بعد را به وضوح دید.
این هنرمند مطرح کشور در پایان یادآور شد: امیدوارم این جشنواره سال آینده و سال‌های آتی نیز برگزار شده و بتواند تاثیر جدی بر اعتقادات و رفتار مردم ایران و جهان داشته باشد.
 


ضرورت توجه به نسل نوپای انقلاب
مدیر کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی در این مراسم گفت: کارگاه آموزشی در بطن برگزاری جشنواره فیلم مستند بهشت با همکاری مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و حضور مسعود زارعیان ویژه نوجوانان علاقه‌مند در حوزه فیلم‌سازی برپا شد که در گام نخست شاهد اتفاقات خوبی بودیم.
ابراهیم زره‌ساز با بیان اینکه این کارگاه به‌صورت مهرواره» برگزار شد، افزود: حدود 40 کارگردان نوجوان در این کارگاه فیلم‌سازی شرکت کرده و حائز رتبه شدند که از تمامی آن‌ها با اعطای هدایایی تقدیر شد. در این مراسم نیز به‌صورت نمادین از سه نوجوان حاضر در کارگاه تجلیل می‌شود.
وی ادامه داد: ایجاد فضای بازیابی هویت دینی، هویت رضوی، هویت انقلابی و هویت ملی نسل نوپای انقلاب در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی مد نظر خواهد بود که در این بین ابزاری بالاتر از هنر و هنر هفتم نیست. امیدوارم با همکاری نهادهای فرهنگی کشور شاهد شکوفایی این نسل باشیم.
 



بهره‌گیری از خلاقیت برای تجلی حقیقت
مستندساز پیش‌کسوت کشور نیز با بیان اینکه حقیقت مانند منشوری بی‌نهایت است، ابراز کرد: هر فردی می‌تواند بخشی از این منشور را کشف کند و این کشف است که می‌تواند سینما را که پرچم ملت‌ها است پرچم ایران کند.
محمدرضا اصلانی با تأکید بر اینکه امیدوار است این جشنواره بتواند سبک و راه جدیدی را برای سینمای ایران رقم زند، در توصیه به جوانان مستندساز گفت: خلاقیت را به عنوان ابزاری که می‌تواند حقیقت را متجلی کند در نظر بگیرید.
تجلیل از محمدرضا اصلانی این مستندساز پیش‌کسوت کشور و محمدمهدی خالقی و محسن اسلام‌زاده مستندسازان جبهه انقلاب اسلامی، از دیگر برنامه‌های اختتامیه جشنواره فیلم مستند بهشت به شمار می‌رود.
همچنین در این مراسم از مرتضی شعبانی مستندساز جبهه مقاومت با حضور خانواده شهید علی شارژی تقدیر شد. مرتضی شعبانی نیز جایزه خود را به پدر این شهید مدافع حرم تقدیم کرد.
کلیپ فعالیت‌های دبیرخانه جشنواره و مراحل مختلف برگزاری آن؛ از کارگاه‌ها تا نمایش فیلم‌ها و تعدادی نماهنگ و فیلم مستند با رنگ و بوی زیارت حرم مطهر رضوی نیز در این مراسم پخش شد.
در پایان این مراسم فیلم ماجرای نیمروز 2 یا رد خون” برای حضار در سالن به نمایش درآمد. 


آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند "بهشت" با معرفی فیلم های برگزیده این جشنواره در پردیس سینمایی هویزه برگزار شد. همچنین در این مراسم سید محمود رضوی تهیه کننده سینما جوایز سینمایی خود را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرد.

۱۳۹۷/۱۲/۱۱ - ۰۶:۴۵

آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلم مستند 'بهشت'

 


 

نوجوانان منطقه میهمان ویژه نخستین کارگاه آموزشی پاتوق فیلم‌سازی کانون تئاتر بودند

ساخت مستندی در 60ثانیه با موبایل

 

شهرآرا آنلاین - عطار- پنجشنبه 11بهمن نخستین کارگاه آموزشی پاتوق فیلم‌سازی کانون با عنوان فیلم‌سازی مستند با موبایل» با حضور مسعود زارعیان و علاقه‌مندان به حوزه سینما در مرکز تخصصی تئاتر کودک و نوجوان واقع در خیابان فراز برگزار شد.

به گزارش شهرآرامحله، در پایان این دوره آموزشی حاضران به تماشای فیلم مستند ۶۰ثانیه‌ای که مدرس دوره، مسعود زارعیان، تهیه کرده بود نشستند و قرار شد هر یک از شرکت‌کنندگان برای جلسه بعدی سوژه‌ای انتخاب کنند و با تلفن همراه خود فیلم کوتاهی در بازه زمانی ۶۰ثانیه‌ بسازند.

مسعود زارعیان سینما را پس از هنرهایی چون تئاتر، نقاشی، موسیقی، مجسمه‌سازی و.به عنوان هنر هفتم می‌شناسد و آن را ابزاری برای انتقال پیام به مخاطب می‌داند که نه‌تنها 6 هنر دیگر را به خدمت گرفته بلکه موجبات اعتلای آن‌ها را نیز فراهم آورده است.

این مستندساز مطرح در کشور در ادامه از مهم‌ترین نیاز انسان یعنی ارتباطات یاد می‌کند و توضیح می‌دهد: سینما به ما کمک می‌کند تا بتوانیم با آن‌هایی که زبان مشترک نداریم نیز ارتباط برقرار کنیم. از زمانی که من به‌سراغ فیلم‌سازی و به‌ویژه مستندسازی رفته‌ام، نگاهم به زندگی و افراد پیرامونم تغییر کرده است. سینما جرئت حرف‌زدن را به ما می‌دهد و ما با یک فیلم کوتاه یا حتی یک تصویر می‌توانیم بر مخاطب خود تأثیر بگذاریم.

130929.jpg

مدرس دوره در تقسیم‌بندی کلی آثار سینمایی، 3شاخه سینمایی فیلم داستانی، فیلم مستند و انیمیشن را معرفی می‌کند. به اعتقاد او فیلم مستند بر مبنای واقعیت ساخته می‌شود اما در فیلم داستانی تخیل و داستان نیز نقش دارد.

زارعیان به ساختار کلاسیک داستان و اهمیت نقش شخصیت‌ها در فیلم تأکید می‌کند و می‌افزاید: در هر داستانی، شخصیتی وجود دارد که برای رفع نیاز خود مسیری را انتخاب می‌کند و در این میان با موانعی روبه‌رو می‌شود که پس از کشمکش‌های فراوان، در اوج قصه بر موانع غلبه می‌کند و گره‌گشایی می‌شود. در انتخاب شخصیت‌ و سوژه داستان دقت کنید چرا که این شخصیت‌ها هستند که با شما می‌مانند و باعث ماندگاری داستان در ذهن مخاطب و تأثیرگذاری بر آنان می‌شود.


 دو اثر از مسعود زارعیان در بین نامزدهای جایزه نهمین جشنواره عمار

دانشجویان و فارغ التحصیلان طلبه دانشکده دین و رسانه (قم) دانشگاه صدا و سیما در نهمین جشنواره فیلم عمار افتخار آفرین شدند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صدا و سیما دانش آموختگان دانشکده دین و رسانه قم در نهمین جشنواره مردمی فیلم عمار به ترتیب ذیل، موفق به دریافت دو فانوس، دو لوح افتخار و دو تقدیرنامه شدند.
در بخش فیلمنامه:
-کسب فانوس جشنواره به خاطر نگارش فیلمنامه بلند لیست شنبه» توسط آقایان محمدصادق رمضانی مقدم و حجت زر
- کسب لوح افتخار جشنواره به خاطر نگارش فیلمنامه کوتاه اینجا سرزمین من است» توسط آقای سیدمهدی میرغیاثی
در بخش فیلم مستند:
-کسب فانوس جشنواره به خاطر کارگردانی فیلم مستند به نام پدر» توسط آقای محمدتقی رحمتی (در بخش مستند جنگ اقتصادی)
- تقدیرنامه جشنواره برای آقای حسین به خاطر کارگردانی فیلم مستند مردی با سلاح کلمات» (در بخش مستند بیداری اسلامی و اربعین)
- تقدیرنامه جشنواره برای آقای جواد یقموری به خاطر کارگردانی فیلم مستند مجتهد لاری» (در بخش مستند تاریخ معاصر ایران و جهان)
در بخش تلویزیون اینترنتی:
-کسب لوح افتخار به خاطر تهیه کنندگی برنامه تلویزیونی اینترنتی یه بوم و دو هوا» توسط خانم فاطمه


یادآور می‌شود در این جشنواره علاوه بر آثار یادشده فوق تولیدات رسانه ای قابل توجهی از دانشکده دین و رسانه قم حضور داشتند که از آن جمله می توان به فیلم مستند سراج» به کارگردانی محمدرضا دهستانی، مستند ستاره دختر ایران» و مستند تتاران» به کارگردانی محمدتقی رحمتی، مستند درصف حسین » به کارگردانی جواد یقموری، مستند قم بهمن 65 » به کارگردانی سیدجواد محمدالحسینی قمی، مستند شما که غریبه نیستید (حاج احمد واعظی)» و مستند شما که غریبه نیستید (علی سلیمانی)» به کارگردانی مسعود زارعیان، فیلم داستانی نیمه بلند بدون لک» به کارگردانی محمدصادق رمضانی مقدم، فیلم داستانی کوتاه پرچم» به کارگردانی‌هادی نادری، نماهنگ رقص شمشیر» به کارگردانی علی گایینی، پویانمایی مردمک » و پویانمایی الاخسرین» به کارگردانی مهدی رستمی، جمال محمدی ثنا و محمد بحیرایی، فیلمنامه بلند تنبل خانه شاه عباس» به نویسندگی رئوف رضایی و مقاله بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس؛ از واقعیت تا نمایش» به نویسندگی فاطمه و مهدی داودآبادی اشاره کرد.


گفت و گو با یک مستندساز حوزه مقاومت؛

مرهم»ی بر زخم حرم و مدافعان حرم

سید علی وقتی می رود بالای کوه می گوید قدر ما وقتی دانسته می شود که دشمن تا پشت دروازه های شهر برسد. وقتی دشمن نیست انگار ما هم نیستیم. پدر شهید هم مصداق مظلومیت افغانستانی های حاضر در ایران است. کسانی که همیشه دچار کمبود و طعن بودند اما از همین مردمی که همیشه به آن ها طعنه زدند دفاع می کنند. مظلومیت یعنی تو محق باشی و دقیقا حقت داده نشود.

مرهم»ی بر زخم حرم و مدافعان حرم

 

فاش نیوز - سه شنبه شب ۱۹ آذرماه در سالن شماره ۴ پردیس سینمایی چهارسو، فیلمی از مستندهای بخش جایزه شهید آوینی در سیزدهمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت به نمایش درآمد تا بر پیکر خراش خورده ی انسان هایی که در غبار شهر به غار تنهایی خود خزیده اند، پس از تماشای سراب، پس از دیدار برف و باران، مرهمی باشد.
در هیاهوی کاخ جشنواره با کارگردان فیلم تماس می گیرم تا مرهمش را بیاورد و با هم، آن را در میان کسانی که عشق را به آنها بدهکاریم قسمت کنیم. می آید؛ با عشقی برآمده از درد و دردهای سربرکشیده از عشق. می آید با آن لبخند و تنهایی همیشه گی اش تا برایم از اوج غزل و ابدیت، زمزمه ها بگوید. که با هم همدل و هم صدا باشیم و چه ویژگیِ شوق برانگیزی در این نسل نهفته است. گفتگوی دردآلود ما را می خوانید؛ حرف ما بماند برای تاریخ.

فاش نیوز: بنده که سال هاست شما را از طریق آثارتان می شناسم. برای مخاطبان ما خودتان را معرفی بفرمایید.
- با عرض سلام و تقدیم احترام به حضور مخاطبان، بنده مسعود زارعیان هستم متولد ۱۳۶۳ در مشهد، دانش آموخته رشته تولید سیما در مقطع کارشناسی ارشد. نخستین فیلم خودم را در سال ۸۷ با نام  "مدرسه حاج آقا" کارگردانی کردم. کارهای دیگرم "چی بپوشم" سال ۹۱، "ایمان" سال ۹۳ که  همان زمان در جشنواره مستند در ۲ بخش حضور داشت؛ هم آوینی هم ملی و "علی ممد" سال ۹۵.حالا هم "مرهم". در جشنواره امسال، فیلم دیگری هم از زندگانی من ساخته شده است با نام "خسوف" توسط کارکردان خوب سینمای مستند کشورمان محسن استاد علی».
فاش نیوز: اگر بخواهید نوری بر جهان فیلم برای مخاطبان بتابانید به چه معنایی می رسید؟
- به نظر من بزرگترین پاسخ این سوال، بزرگ ترین پرسش فلسفی است؛ هم نسبت به این جریان، هم نسبت به این اتفاق وهم این فضایی که حول جبهه مقاومت اتفاق افتاد. ما معمولا در آثارمان بیشتر درگیر کشمکش بیرونی شدیم، درگیر تیر و ترقه و بمب و آغاز عملیات و اتفاقات اینجوری، ولی کمتر به وجه انسانی شخصیت ها پرداخته می شود. در واقع شخصیت ها کمتر معرفی شدند. " مرهم " خبر از خانواده ای می دهد که در ایران مهاجرند و آقای خاوری پدر شهید علی خاوری از قوم هزاره بودند (اگر اشتباه نکنم). در بامیان افغانستان یک قوم به شدت اصیل بودند. انسان هایی که به لحاظ اعتبار و وجه اجتماعی و حتی مالی خیلی وضعیت خوب و والایی داشتند. به عشق امام رضا ( ع ) و به عشق ایرانی ها می آیند در ایران و سکنی می گزینند. بعد تمام دار و ندار این مرد، پسر بزرگش است. این پسر از این خانواده خداحافظی می کند و به خاطر امنیت حرم حضرت زینب ( س ) و امنیت کشورِ خود، که ایران، وطن تازه ی او هست جانش را بارها و بارها به خطر می اندازد. ایشان، آقای خاوری (مشهور به علی شارژی)، چندین نوبت جراحت های مختلف پیدا می کند. دوباره بر می گردد ایران و باز اعزام می شود. اصلا در بحث جهاد و مقاومت سیری ناپذیر بود. جزء گروه های اولی بودند که در جبهه مقاوت سوریه حاضر بودند.

فاش نیوز: ابتدای فیلم آمد که فاطمیون در سال ۹۲ یک گروه ۲۲ نفره بودند. بعد کم کم تبدیل به لشکر فاطمیون شدند. شما چه روایتی را برای فیلم در نظر گرفتید؟
- چون فیلم، یک فیلم مستند کوتاه هست خیلی فرصت قصه گویی به معنای کلاسیک را نداشتم. من در یک روایت خطی ساده سعی می کنم یک مقداری به شخصیت پدر شهید نزدیک شوم. ما شهید را نداشتیم ، ایشان شهید شده و یک رزمنده ی حاضر نبوده است.
فاش نیوز: ایده و سوژه از کجا آمد؟ نقش آقای محسن اسلام زاده» که تهیه کننده فیلم هستند چه بود؟
- جناب آقای محسن اسلام زاده»، یک مجموعه ای را می خواستند راجع به شهدای مدافع حرم کار کنند. لیست را که به من دادند ۹ تا بود، ۵ تا ۶ تای آن را بچه های دیگر مشغول شدند کار کردند و انتخاب کرده بودند. آن عزیزان دیگر را من نمی شناختم و اتفاقا آرشیو هم از ایشان نداشتم. خیلی هم باید بخواهد در من رغبت ایجاد کند. اینها که ارزشمند و والا مقام و دست نیافتنی هستند. از بابی که من باید ارتباط بگیرم به عنوان فیلمساز یا هنرمند و در خود من یک انگیزه ایجاد کند برای تولید فیلم، این چند عزیز این اتفاق را در من شکل ندادند و من رفتم سراغ یک چیزهایی که از قبل شنیده بودم از شهدای مدافع حرم منجمله شخصیتی معروف به علی شارژی که شنیده بودم ایشان بعد از اینکه مجروح می شود می آید ایران و زیر عمل تمام می کند و به شهادت می رسد و لذا بنیاد شهید ایشان را شهید محسوب نمی کند. یعنی ۶ تا ۷ ماه این ها دوندگی داشتند. بالاخره به خاطر آن جراحات این اتفاق برای ایشان افتاده بود و آمده در ایران به شهادت رسیده است. اما می گفتند نه؛ باید پیش از سوریه بیایند اینجا که ما شهید محسوبشان بکنیم. یعنی باید در منطقه به شهادت برسند.
فاش نیوز: چه سالی این اتفاق افتاد؟ پرداخت شما با چه رویکردی به اثر بود؟    
- این حوالی سال ۹۴ بود. هم مجروحیت ایشان و هم شهادت ایشان در سال ۹۴ است. با شخصیتی در این مستند مواجه بودیم که حضور ندارد و من باید این شخصیت را روایت کنم و به او نزدیک شوم. به ذهنم رسید که در واقع به پدر و ۲ هم رزم وی نزدیک شوم و شخصیت علی شارژی را در آن ۳ شخصیت ببینیم. چیزی که باعث شد بیایم سراغ علی شارژی، این بود که رفته و شهید محسوب نشده است. مهم تر اینکه پدر شهید هم با وجود وضعیت معیشتی ضعیف، جارو درست می کند و این جاروها را می برد در کوچه ها و می فروشد. اگرچه بالاخره موفق شدند در بنیاد شهید، شهید محسوبشان کنند، ولی وضعیت این ها وضعیت متفاوتی نشد. مزار ایشان در بهشت رضای مشهد است.
این قصه برام جالب بود که چرا پدر یک شهید باید آنقدر از نظر مالی ضعیف باشد که جارو بگذارد روی دوچرخه و برود در کوچه ها جارو فروشی کند. جاروهایی که دست ساز خودش بود.


فاش نیوز: این وضعیت الان هم ادامه دارد؟
- بعد از شهادت شهید، وضعیت ایشان خیلی نابسامان می شود. ۱ تا ۲ سال بیشتر دیگر نمی تواند جارو ببافد و الان هم وضعیت مالی به همان شکل است. برایش جارو تهیه می کنند و او فقط به خاطر اینکه سرگرم باشد می رود این کار را انجام می دهد.
فاش نیوز: حرف هایی گاهاً ساخته می شود که مبالغی برای رزمندگان مدافع حرم در نظر گرفته می شود.  
- از خود فیلم و ساختار که فاصله بگیریم، به شما بگویم همان ایامی که می خواستم فیلم را بسازم دیدم همچنان این موضوع زنده است که جمهوری اسلامی اینها را مشروط می کند برای اقامتشان که بروند این کار را کنند یا به اینها وعده پول داده می شود و خدای نکرده این ها فریب می خورند یا جان این ها یا امنیت این ها را در افغانستان بهم می زنند. دیدم این چیزها خیلی در رسانه جدی است. مخصوصا  بی بی سی و من و تو دارند مانور می دهند. برای من آنجا بود که این قصه خیلی مهم شد که به جای اینکه بروم به جبهه بپردازم، بیایم پشت جبهه را روایت کنم.

این موضوع که به واقع، تصویری که از این ها ترسیم شده، همین است یا خیر. منِ مستند ساز باید با واقعیت و وقایع جامعه سر و کار داشته باشم و سعی کنم این ها را آگاهی بخشی و به مردم گوشزد کنم. خیلی جالب بود. در مرحله تحقیق رسیدم به پدری که این وضعیت را دارد و علی شارژی را انتخاب کردم. بعد آمدم در مورد پدر شهید تحقیقم را یک مقداری کامل تر کردم. دیدم این پدر به لحاظ جسمی و روحی چه شکست عجیبی خورده است. خیلی تحت فشار بود. رفتم سراغ هم رزمانش دیدم یک هم رزمی ایشان دارد به نام سخی غلامی» (ایشان هم از مهاجران بودند).  عجیب بود که ایشان از ۱۹ سالگی در جنگ هستند. حتی در حمله شوروی ایشان جانباز می شود. نصف استخوان پایش می رود. همین طور بیایید تا جنگِ با طالبان، سپاه محمد رسول االله، در جبهه مقدس ایران ، در ناآرامی های شرق کشور که سپاه رفت قائله را جمع کرد، در همه حضور داشتند. ایشان حدودا ۵۰ سال سن دارند. و همچنان یک رزمنده اند. و بسیار عجیب که چون الان یک مقدار جنگ سبک تر شده بود، به خاطر اینکه می گفتند سن تو بالا رفته، دیگر ایشان را جبهه نمی بردند. ساعت ۷ صبح می رفت جایی در حاشیه شهر مهدی آباد ( دور از شهر) به یک منطقه محروم، از ۷ صبح تا ۹ شب، تفکیک زباله می کرد. پلاستیک سیاه را از سفید جدا می کرد. یک بوی متعفنی از کارگاه می آمد. برای یک مبلغ ناچیز این کار را می کرد. سخی غلامی پدر یک شهید است. این ها را دیگر فیلم بیان نکردیم چون از شخصیت اصلی دور می شدیم. فرصت هم نداشتیم. چندین نوبت جانباز شده است. آخرین بار در جبهه سوریه آر پی جی می خورد و نصف شانه اش می رود. زخم در فیلم دیده می شود. یک پسر شهید و یک پسر تشنجی دارد که من به روی آن مانور ندادم. به خاطر اینکه از شخصیت اصلی دور نشوم. با این وجود و با این سن و سال دارد صبح سر کار می آید. و عجیب تر اینکه در حین ساخت فیلم،  اگر ۱ساعت می خواستیم بیاید بیرون باهم گپ بزنیم می گفت من به همین اندازه مدیون صاحب کارم می شوم، من باید اجازه بگیرم و دوباره این را جبران کنم. همچین شخصیتی بود. فقط تنها مشکل من تکلم و لهجه ایشان بود. نکند مقداری نتواند فیلم من را جلو ببرد. لهجه طبیعی او این طوری بود. خیلی از حروف را می خورد. صحبت هایش هم در فیلم یک جاهایی شنیده نمی شود. 《 سید علی 》 همرزم دیگر علی شارژی، کسی که از اول در مشهد به دنیا آمده و اهل گیتار و فضاهای غیر دینی و غیر مذهبی است. تا اینکه برای سفری توریستی، با چند نفر از دوستانش فقط برای اینکه مقداری کنجکاوی خودشان را جواب بدهند می روند سوریه زیارتی بکنند که دیگر پاگیر می شوند.


این افراد به ما اطلاعات می دهند و دیگه نرفتم قصه را شعاری کنم و بشانمشان از دردهایشان بگویند، از مشکلاتشان بگویند. نه. اتفاقا اینها آدم های با شکوه و شرافتمندی اند. یعنی هم 《سخی غلامی》 و هم 《سید علی 》 با اینکه مشکلات مالی هم دارند، مخصوصا سخی که الان هزینه های داروی بچه اش را ندارد بدهد، منزلشان در پایین شهر است و آنقدر باید سخت کار کند. یک رزمنده ای که می گفتند می روند پول می گیرند. اگر ایشان پول می گرفت، پول فرزندش را می گرفت، دیگر نباید وضعیتشان این باشد. نباید بیاید صبح و شب کار تفکیک زباله کند. می رفت آن پول را یک جایی سرمایه گذاری می کرد. پس ما نباید یک بُعدی نگاه کنیم. فیلم خودش دارد آرام آرام تمام این فرضیه ها را از بین می برد که این ها برای پول رفتند. لذا بر خلاف رویه مرسومِ فیلم های دیگر، که ما در این حوزه دیدیم که معمولا با روضه شروع می شود و بیشتر جنبه احساسی مردم را درگیر می کنند و کشمکش های بیرونی از جنگ و تیر و تبر و ترقه و بمب و این ها را دارند، من  سعی کردم مقداری برگردیم به خانواده تا ببینیم که چه شکاف و شکستی در شخصیت اصلی فیلم ما و پدر شهید وارد شده که حتی در نحوه تکلم او اثر گذاشته است. من از عمد آن مدیوم ها را از پدر شهید گرفتم تا علل ابد در ذهن مخاطب من این تصویر ثبت بشود. چون بعضی ها می گفتند چه اامی بود به این آدمی که دندان هایش اینطوری است و این لهجه و این نحوه صحبت کردنش است. حالا اینقدر دوربین را به او نزدیک کنید و قاب را نزدیک بگیرید. این بیشتر شاید وهن پدرشهید باشد، شاید تمسخر باشد، گفتم حرف شما اتفاقا تمسخر است. اگر من اینکار را نمی کردم تمسخر بود. اتفاقا این کار من عین واقعیت است. چون من غلو نکردم. مشخصه ی فیلم من، فیلم صادقانه ای هست؛ نه زاویه، لاو اَنگِل است و نه های اَنگِل.  
فیلم قبلی من "علی ممد" که خیلی قصه ملتهب تری دارد، آن هم یک رزمنده ای است که به دلیل مشکلات معیشتی قرار است جانبازیش را اثبات کند برود سوریه. تعدادی می گفتند که تو وهن جانبازان را می کنی. گفتم چرا شما نمی پذیرید که ما جانباز داریم، شیمیایی داریم از طبقه منفی متوسط جامعه. طبقه ای که اصلا دیده نشده در دوربین ها و در سینمای ما و این با خانومش مشکل دارد، با بچه اش مشکل دارد و با سیستم به نحوی مشکل دارد و با دکترا و پزشک ها مشکل دارد و هدف خودش را دنبال می کند. چرا نمی خواهید واقعی ببینید.
فکر می کنم تلاشم همین بود که یک مقداری به این واقعیت در حد مقدورات و بضاعت نزدیک بشویم.     
فاش نیوز: تصاویر آرشیوی از کجا بدست آمد؟
- تصاویر آرشیوی را بیشتر از خانواده شهید گرفتیم چون خیلی تصاویر آرشیوی محدود بود. با موبایل هایی که در جبهه بوده این تصاویر گرفته شده است.
فاش نیوز: لحظه ای در تصاویر آرشیوی هست که مجروحی ضجه می زند و ذکر یا زهرا را به ایشان میگویند بگوید و با ماشین او را به عقب می برند.
- آنجا یک فضای رویاگونه را خواستیم برای پدر شهید ایجاد کنیم؛ چون خواب بود. پلانِ قبلِ شهید. از آرشیو واقعی بوده و دوربین دست علی شارژی است. خود علی شارژی دارد از پشت صحنه جنگ که بعد از عملیات کلی مجروح دادند تصویر می گیرد. تصویر طولانی هم هست. همه ی این ها را به نحوی روایت کردم که گویی همین داد را علی شارژی هم زده است. این کسی که الان دارد داد میزند گویا علی شارژی است، فرقی نمی کند و گویا لحظات آخرش است. می خواستم شرایط سخت را بگویم و به عملیاتی که منجر شد علی شارژی به این وضعیت بیفتد اشاره می شود. یک فضای رویاگونه بوده که گویا در رویای این پدر داریم می بینیم. این حالا برداشت مخاطب است که چطور فکر بکند. اما روز اولی که من متوجه شدم هیچ آرشیوی از ایشان وجود ندارد یک مقداری دلم لرزید ولی الان خدا را شکر می کنم که این موضوع باعث شد من به خانواده شهید بیشتر نزدیک شوم. در ادامه کار، نگاه عرفی زده ای وجود داشت که آقا درست نشان بدهید و خوب نشان بدهید. متاسفانه ما فقط نصف روز فرصت داشتیم از پدر شهید تصویر بگیریم. اگر زمان ما بیشتر می بود پدر شهید بهتر و بیشتر ترسیم می شد.
فاش نیوز: سختی های تولید چه بود؟
- اینکه فقط فرصت داشتیم نصف روز با پدر شهید باشیم. ولی آنقدر باید هوش و زکاوت داشته باشید به عنوان کارگردان که بدانید در این نصف روز فرصت کم است و چه کسی این وسط است که ممکن هست مانع تصویر برداری تو شود. پس مهمترین تصویرت را باید بگذاری اول، بعد فضا را درست کنی، بعد یک حرکات و ابتکارات دیگری کنی که باز دوباره اعتماد ایشان جلب شود تا بتوانی کارت را جلو ببری. ولی با همه ی تمهیداتی که من اندیشیدم، نصف روز کار قسمت پدر شهید انجام شد. ولی من می دانستم با این نصف روز هم فیلمم در می آید. شاید آن چیزی که ایده آل من است نمی شود ولی فیلم در می آید.
در قصه آقای سید علی نیز ما این مشکل را داشتیم. اصلا نمی آمد جلوی دوربین. می گفت می آیم ولی نمی آمد. مشکل کار ما با آقای سخی غلامی در بیانشان بود. ما باید بیانشان را زیرنویس می کردیم. ایشان دارند فارسی حرف می زنند. ما زیر نویس هم می کردیم خیلی شکل درست و خوبی نداشت.
 با ارگان و نهادها هیچ کاری نداشتم. من معتقدم در این قصه ی جبهه مقاومت که بچه های ایرانی خیلی آزادانه نمی توانستند در جبهه حضور پیدا بکنند تولید کار انگار خیلی ساده شده بود چون اینها می گفتند ما که نمی توانیم برویم. ولی یک عده رفتند فیلم تولید کردند و یک  راش هایی از بچه های افغانستان گرفتند. می آمدند این ها را کنار هم تدوین می کردند، می شدند کارگردان. تعریف کارگردانی، طراحی و هدایت سوژه و موقعیت است. این دوستان کجا طراحی و هدایت کردند. به هر حال به عنوان یک فیلمساز باید نقد خودم را وارد کنم. این می شود تدوین گر، کارگردان نیست. حداقلِ کارگردانی اینست که اگر نمی تواند در سوریه حاضر شود بگوید بروید تصویر را برای من ضبط کنید بیاورید. رفتید اینجوری ضبط کنید. این سوال را بپرسید. یا خودش حضور پیدا کند رسما آنجا برود. مثل فیلم " جمیله " که امسال ساخته شد. مثل " نی با گوشواره های باروتی " آقای فرهمند. مثل امیر اصانلو که امسال " پیرمرد و خواننده " را دارد. تعدادی از  این ها در صحنه حاضر می شوند. جای دوربین را مشخص می کنند. روایتشان را در ذهن طراحی می کنند. ولی این دوستانی که فقط تصویر آرشیوی را استفاده می کنند کجا کارگردانی کردند، من نمی فهمم. بعد جالب است که به این فیلم ها به عنوان کارگردانی توجه می شود. من البته نگاهم بیشتر به هیئت انتخاب ها و هیئت داوری هاست. آقا خواهش می کنم به کارگردانی توجه بفرمائید اگر قرار است جایزه کارگردانی بدهید. امیدوارم که داوران و هیئت انتخاب ها و عزیزانی که مسئولیت های اینطوری دارند و دانش محور هست به این مسائل بیشتر دقت کنند که کارگردانی کجای کار اتفاق افتاده است.

فاش نیوز: فیلم را هر سه شخصیت اثرتان دیده اند؟
- بله. در چند رونمایی ما، خودشان حضور داشتند. تقدیر و تجلیل شدند. پدر شهید خیلی حالش منقلب می شد و حس غریبی داشت. خواهرشان به شدت، مادرشان به شدت، الحمداالله با فیلم همراه هستند. به شدت خوشحال شدند دیدند علی شارژی که جزء شهدای قدیمی تر بوده و فرمانده زره ای تیپ بوده و خیلی انسان شجاع، فیلمی از او ساخته شده است. هرچه قدر از شخصیت این مرد در شجاعت بگویم کم گفتم. رزمنده گان فاطمیون معمولا سربند نمی بستند چون اگر داعشی ها می دیدند می گرفتند اسیر می کردند سر می بریدند افرادی را که سربند داشتند. بقیه را حالا اسیر می کردند اما این ها را یک راست بدون معطلی سر می بریدند. اما علی شارژی همیشه سربند داشت. علی شارژی در چندین عملیات مهم  حضور داشت.
ایشان در آن عملیات، این مرد آنقدر شجاع است، شما ببینید در یک جنگ شهری بزرگترین اشتباه این است که تانک را ببرید به شهر چون از هر نقطه ای مشرف اند به شما و به شدت نقطه کور داری که نمی توانی تصمیم گیری و تیراندازی کنی، علی شارژی، آنقدر این مرد شجاع و نترس بود و عجیب و غریب و مثال زدنی که با تانک می رود در شهر، قبل از اینکه به حلب برسیم نزدیکی های دمشق. می رود و مثل کسی که ماشین سواری را هدایت می کند تانک را  هدایت می کند و مثل کسی که با تفنگ نقطه ای  را نشانه می گیرد، او با لوله تانک آن قدر مسلط بوده که می رود و می زند و در واقع آن نقطه ای که بچه ها یک ماه درگیر و محاصره بودند، بچه ها را از محاصره و شرایط خفقان جنگ خارج می کند. همچین انسانی با همچین بزرگواری ها و شجاعت ها و رشادت ها مغفول مانده بود و خانواده اش به شدت خوشحال بودند که این فیلم خدا را شکر ساخته شد. ولی ای کاش می شد که با یک آرشیو بهتری یک مقدار بیشتر به این مسائل هم اشاره کرد. که گفتم می شد واقعا لایه ی روئین جنگ را فقط ندید.
فاش نیوز: عصاره نگاه خودتان در خصوص این ۳ شخصیت، پدر شهید، سید علی و سخی غلامی چه هست؟
- سخی غلامی یک انسان جنگجو با یک سابقه طولانی که در جبهه ها حضور داشته است. آدم هایی که در جنگ حضور پیدا می کنند و جنگجو هستند معمولا کم حرف هستند و بیشتر اهل عمل هستند. البته هستند کسانی که جنگ به آنها فرصت فکر کردن و عمیق شدن می دهد. آنقدر که ما حرف می زنیم آن ها عمل کردند. لذا روح بزرگتری دارند چون بارها و بارها مرگ را در پیشگاه خودشان دیدند و به آن نزدیک شدند. با مرگ چهره به چهره شدند. لذا این ها بیشتر عمل می کنند تا حرف بزنند. من برای همین، مشکلی داشتم با این عزیزان  مخصوصا با سخی که دیگر سابقه طولانی حضور در جبهه داشت. آن چیزی که برای سخی به شدت بزرگ جلوه می کرد شجاعت علی شارژی بود یعنی هر وقت می خواست از علی شارژی یاد کند می گفت علی آمد با تانک ما را نجات داد و ما پشت او حرکت کردیم.
فاش نیوز: چه شد که علی شارژی شد علی شارژی؟
- علی شارژی به دلیل این شجاعت بی حد و مرزی که داشت هر جا که حاضر بوده موجب افزایش انگیزه، شجاعت و قوت قلب بچه های فاطمیون می شده است. لذا اینجا سید علی هم می گوید وقتی علی شارژی رفت انگار یک قهرمان فیلم کشته شد یا به شهادت رسید و حذف شد. یعنی حتی در واقع بچه های فاطمیون تحمل دوری او را نداشتند. آنقدر که این عزیز و دوست داشتنی و شجاع بود. وقتی بود می دانستند که علی هست. علی پشتشان را دارد.  سید علی آدمی بود که متحول می شود. مثل برادرش که ما نتوانستیم از او در فیلم اسمی ببریم. سید علی یک جوان کاملا امروزی بود. سید علی وقتی می رود بالای کوه می گوید قدر ما وقتی دانسته می شود که دشمن تا پشت دروازه های شهر برسد. وقتی دشمن نیست انگار ما هم نیستیم. نظامی چه زمانی ارزشمند می شود، زمانی که دشمن برسد پشت مرزها.


فاش نیوز: هنوز هم جوان هایی مثل سید علی هستند و او نماد جوان هایی است که دلشان با ائمه اطهار (ع) و وطن هست و می تپد و حاضر هستند جانشان را بدهند.
- بله کاملا همینطور است. پدر شهید هم مصداق اَهَم و اَکمَل مظلومیت افغانستانی های حاضر در ایران است. کسانی که همیشه دچار کمبود و طعن و مسئله بودند؛ از تهیه گواهی نامه بگیر تا پاسپورت و شناسنامه و ثبت نام بچه هایشان در مدرسه و . . این ها می خواهند حالا با همه ی این مسائل  دفاع کنند از همین مردمی که همیشه به آن ها طعنه زدند. وقتی می خواستند شان اجتماعی یک نفر را پایین بیاورند می گفتند تو مثل افغانی ها عمل می کنی. قیافه اش را نگاه، مثل افغانی هاست. مظلومیت یعنی چه، یعنی تو محق باشی، حق تو باشد و دقیقا حقت داده نشود. در علم منطق می خوانیم جایی که این ها باید جایگاه واقعی شان باشد، نیستند. اما با اینکه مظلوم هستند و در جایگاه واقعی شان نیستند، سینه سپر می کنند و به عشق اهل بیت (ع) و به عشق مردم جامعه که سال ها در کنارشان زیستند می روند و جانشان را کف دستشان می گیرند و از این مرز و بوم و حرم اهل بیت به معنای واقعی دفاع می کنند. مزار ایشان را هم چه نیازی دارد نشان دهیم. نیازی نبود در روایت. من روی یک چیزهایی حساسیت ندارم. زمانمان هم کوتاه بود. و چه بار دراماتیکی به فیلم اضافه می کند. مثلا تشییع جنازه اش را نشان بدم، همه تشییع جنازه می شوند، فیلمش را هم نداشتیم. فرض داشته باشیم، چه ومی دارد هر چیزی را بذاریم.

به نظرم موضوعات و مسائل مهمتر داشتیم که باید به آن ها بپردازیم. آن نکته ی مهمی که سید علی می گوید، می گوید زمانی در بوسنی دشمن محاصره کرد اینها می توانستند مقاومت کنند تا 10 سال. اما یک عده آمدند گفتند بیاییم تسلیم شویم تا به جامعه بهتری برسیم. آمدند و دشمن وارد کشورشان شد و دسته دسته همه را کشت. پدر شهید هم از طرفی وقتی داشت صحبت می کرد آرامش شهر را می دیدیم، رفت و آمد مردم را می دیدیم و نیازی نیست که تو حتما بیایی بگویی بچه های ما رفتند که شما زندگی آرامی داشته باشید. من سعی کردم نسبت جنگ با مردم شهر را بگویم. دوربین را از جبهه کشیدم بیرون، که حالا اینجا ببینیم تبعات و اتفاقات در شهرمان چیست. فکر می کنم واقعا پدر شهید نهایت مظلومیت هست و هیچ کاری از دست من فیلمساز و از دست همه ی مردم برای التیام دادن پدر شهید برنمی آید. چرا در سکانس پایان ماساژ ایشان را گذاشتم؛ می خواستم این را بگویم که هیچ کاری ما برای شما نمی توانیم کنیم هرچه قدر هم بگوییم تسلیت تسلیت تسلیت، هر چقدر تو را بالا ببریم فایده ندارد. هیچی جای بچه ی تو را که امید و پشت و پناه تو بوده و خانه ی تو را ساخته و الان نیست پر نمی کند. ما فقط می توانیم تو را ماساژت بدهیم. چشم هایت را ماساژ بدهیم، صورتت را آرام کنیم و سرت را و همین. تنها کاری است که از دستمان بر می آید. لذا این همان مرهمی است که بر پیکره پدر شهید قرار می گیرد.
فاش نیوز: اگر بخواهیم الان سراغ شخصیت های فیلمتان را از شما بگیریم، چه می کنند ایشان و چه حال و احوالاتی دارند؟
 - همه گی هستند. اگر جبهه نباشند، اگر منطقه نباشند، الان هستند، پدرشان هم هستند. ادامه زندگی خودشان را می کنند و اینکه خیلی فیلم را دوست دارند. من با ایشان ارتباط دارم مخصوصا با خانواده های ایشان. چون آن دو بزرگوار همه اش در رفت و آمدند دسترسی ام به ایشان کم است ولی با خانواده شان خیلی در مراوده هستم.
فاش نیوز: لوکشین فیلم مشهد بود؟
- بله. 
فاش نیوز: چند عدد دوربین داشتید و مدل دوربین چه بود؟
- یک دوربین مدل سونی آلفا سون مارک 2.
فاش نیوز: چند روز تصویربرداری داشتید؟
- ۴ روز برای 30 دقیقه.
فاش نیوز: زمانی بسیار خوب و حرفه ای هست که متوسط ۷ دقیقه در هر روز را گرفتید. پشت دوربین چند نفر بودید؟
- من، مدیر تولید سرکار خانوم به آفرین عزیزی. تصویربردارمان جناب آقای رضا عزیزفر خانی، آقای احمد محمدی هم صدابردارمان بودند. یک گروه خیلی کوچک، جمع و جور ولی کاملا حرفه ای داشتیم. بچه ها سال هاست که کار می کنند. احمد محمدی صدا می گیرد که کاملا کار را می شناخت. رضا هم همینطور که کار آقای فریدون جیرانی را جمع کرده است.

فاش نیوز: با حرف دل شمای فیلمساز در قالب و بر بستر مدیوم سینما این گفتگو را در راه می گذاریم.
- حرف دل من برای مخاطب از هر صنف و قشری که باشند اینست که خواهش می کنم در خصوص این مسایل مهم، مهم فکر بکنید. همیشه در دعواهای انتخاباتی می گوییم اول فرهنگ بعد اقتصاد و ت. چند ماه که میگذرد و دولت مستقر می شود و کابینه شکل می گیرد، رییس جمهور می رود پشت تریبون و اصلا دغدغه فرهنگ نیست نه اینکه کم باشد، اصلا نیست. عزیران فرهنگ است که اقتصاد و ت ما را درست می کند. نکته بعدی اینکه اعتماد کنیم. منِ مسعود زارعیانی که در شهر من یکی یکی بچه ها رفتند و قصه فاطمیون از شهر من اتفاق افتاد چرا باید در سال ۹۷ فیلم بسازم با اینکه این اتفاق از سال ۹۲ شروع شد. چرا یک نفر نیامد اعتماد کند. پیگیر بودم و بارها پیشنهاد دادم ولی متاسفم از اینکه بعضا نگاه هایی انقلابیون را محدود می کنند. آقا اینا انقلابی هستند، غیر اینا انقلابی نیستند، شما بی جا کردی که اینطوری دسته بندی می کنید. وقتی که ۹۸ درصد این مردم آمدند گفتند جمهوری اسلامی یعنی ۹۸ درصد این مردم انقلابی بودند و به انقلاب معتقد بودند. تو حق نداری این ها را به انقلابی و غیر انقلابی دسته بندی کنی. همه ی ما انقلاب کردیم برای رسیدن به آرمانشهری که مدنظر ما بود و مد نظر حضرت امام بود و نظر حضرت آقاست. چرا به این ها توجه نمی کنید. چرا مرز بندی می کنید. خواهش می کنم اعتماد کنید. خواهش می کنم حتی به بچه هایی که حتی به ظاهر فیلمساز متدین انقلابی نمی خورند اعتماد کنیم. بذاریم آن هم برود فیلم بسازد. من دوستان بسیار زیادی دارم که مستند ساز های درجه یکی هستند. گفتم درباره این موضوع فیلم می سازید می گویند می سازیم. اصلا بگذارید بیاید انتقاد کند، گفته ها را گسترش می دهید. ولی متاسفانه این کم کاری ها صورت گرفته و امیدوارم مقداری حواس ها بیشتر جمع شود. شاخک ها تیز شود. یک مقداری خواهش می کنم این تدبیر ( که متاسفانه الان تبدیل به یک لفظ مبتذل شده ) را تدبیر به خرج دهیم و حواسمان را جمع کنیم. جبهه مقاومت در پیشانی نگاه های استراتژیک کشور ما است و مستقیما مرتبط با امنیت ملی هست. خواهش می کنم این فضا ها را مقداری جدی تر، مهمتر و  همچنین استراتژیک نگاه کنیم.

گفت و گو از: تورج اردشیری نیا


انجمن مستندسازان و سینما حقیقت

 

سیزدهمین دوره‌ی جشنواره‌ی سینما حقیقت قرار است از هجدهم آذرماه ۱۳۹۸ آغاز شود.

اعضای انجمن مستندسازان نیز با ۲۷ فیلم در جشنواره‌ی سیزدهم سینما حقیقت حاضر شده‌اند. از این میان گلوله‌بارانِ مرتضی پایه‌شناس در دو بخش شهید آوینی و بخش مسابقه‌ی ملی حاضر شده و لقمان خالدی با دو فیلم مهمانی خداحافظی” و شیب تند” در جشنواره حضور پیدا کرده است.

با درخواست رسمی حامد ذوالفقاری برای خروج فیلمش از جشنواره، به نظر می‌رسد باید فیلم ن آفتاب” را نیز از لیست فیلم‌های جشنواره خارج بدانیم.

با این حساب فیلمهای زیر از اعضای انجمن مستندسازان در سیزدهمین دوره‌ی جشنواره‌ی سینما حقیقت به روی پرده خواهند رفت.

مسابقه ملی(بخش کوتاه)

پنهانشیرین برق‌نورد
تنها چند مترحجت طاهری
قاب‌های گمشدهحسن نقاشی
کارواشمحسن سخاء
ناگفته‌های شهر شلوغبابک گودرزی‌نژاد طهران
هم‌نفسمحمدحسن دامن‌زن

 

مسابقه ملی(بخش نیمه بلند)

چشم‌ها و دست‌هاپناه‌برخدا رضایی
خانم و آقای تامپفرهاد ورهرام
شیب تندلقمان خالدی
گلوله‌بارانمرتضی پایه‌شناس، حسین مؤمن

 

مسابقه ملی(بخش بلند)

قصه دختران فروغخاطره حناچی
قُرقبانفتح‌الله امیری، نیما عسگری
زمستان استمهرداد زاهدیان
روزی که رفتهادی معصوم‌دوست
روزگار یک چهل سالهامین قدمی
خط باریک قرمزفرزاد خوشدست
خُسوفمحسن استادعلی
پروژه ازدواجحسام اسلامی، عطیه عطارزاده

 

بخش شهید آوینی

خاطرات موتورسیکلتامیرحسین نوروزی
دیده‌بان و بانومحمد صفا
روایت رهبریمهدی نقویان
زیر گنبد مینابهروز ملبوس‌باف
گلوله‌بارانمرتضی پایه‌شناس، حسین مؤمن
مرهممسعود زارعیان
نبرد امواجوحید فرجی

 

بخش کارآفرینی

بافندگان خیالمحمدصادق جعفری
مهمانی خداحافظیلقمان خالدی
می‌خوام شاه بشممهدی گنجی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شورستان